دانلود آهنگ علی زند وکیلی شب مستی
دانلود آهنگ علی زند وکیلی شب مستی
دانلود آهنگ علی زند وکیلی به نام شب مستی با دو کیفیت عالی فایل mp3 صوتی ۳۲۰ و ۱۲۸ + متن از سایت موزیک تاپس منتشر شد
ترانه سرا : علی زند وکیلی – تنظیم کننده : سبحان تکمیلی – سبک آهنگ : عاشقانه – تاریخ انتشار : ۲۳ مهر ماه ، سال ۱۴۰۳
New Exclusive Music Ali Zand Vakili – Shabe Masti With Text And Direct Links In MusicTops
متن آهنگ علی زند وکیلی شب مستی
تمام قطره های پاک باران های غربت را قسم دادم
پیامم را برای قاصد شب های دلتنگی فرستادم
نبودی و برای دیدنت هر شب به حال گریه افتادم
فقط از زنده بودن لحظه های ناب با تو مانده در یادم
همان جایی که دستم را رها کردی نشستم بی تو سرگردان
نمیدانی که قلب پرپری با حسرتت جا مانده در باران
مرا اندازه ی یک خاطره در گوشه ای از یاد خود بنشان
که من آوازه خوانم دوره گرد کوچه های شهر خاموشان
شب مستی نمی ارزد به چنین صبح خماری
غم من چاره ندارد تو مرا دوست نداری
کاش میشد که از اول به دلم پا نگذاری
جان به جانم شده اما تو مرا دوست نداری
پیامم را برای قاصد شب های دلتنگی فرستادم
نبودی و برای دیدنت هر شب به حال گریه افتادم
فقط از زنده بودن لحظه های ناب با تو مانده در یادم
همان جایی که دستم را رها کردی نشستم بی تو سرگردان
نمیدانی که قلب پرپری با حسرتت جا مانده در باران
مرا اندازه ی یک خاطره در گوشه ای از یاد خود بنشان
که من آوازه خوانم دوره گرد کوچه های شهر خاموشان
شب مستی نمی ارزد به چنین صبح خماری
غم من چاره ندارد تو مرا دوست نداری
کاش میشد که از اول به دلم پا نگذاری
جان به جانم شده اما تو مرا دوست نداری
♫♪♫
چگونه میتوانم این همه غم را در این سینه نگه دارم
چگونه آرزویم را به دوش بی قرار باد بسپارم
چنان بی تکیه گاهم که تمام لحظه ها را بی تو ناچارم
برای گریه کردن سر به روی شانه ی بیگانه بگذارم
مرا در غربت سرد بیابا های بی مجنون رها کردی
مرا در غربت سرد بیابانهای مجنون رها کردی
تو بر ویرانه های قلب من یک بیستون آخر بنا کردی
مرا با تیشه و فرهاد عاشق پیشگی ها آشنا کردی
بسوزد پیرت ای دنیا چه ها کردی چه ها کردی چه ها کردی
شب مستی نمی ارزد به چنین صبح خماری
غم من چاره ندارد تو مرا دوست نداری
کاش میشد که از اول به دلم پا نگذاری
جان به جانم شده اما تو مرا دوست نداری
چگونه آرزویم را به دوش بی قرار باد بسپارم
چنان بی تکیه گاهم که تمام لحظه ها را بی تو ناچارم
برای گریه کردن سر به روی شانه ی بیگانه بگذارم
مرا در غربت سرد بیابا های بی مجنون رها کردی
مرا در غربت سرد بیابانهای مجنون رها کردی
تو بر ویرانه های قلب من یک بیستون آخر بنا کردی
مرا با تیشه و فرهاد عاشق پیشگی ها آشنا کردی
بسوزد پیرت ای دنیا چه ها کردی چه ها کردی چه ها کردی
شب مستی نمی ارزد به چنین صبح خماری
غم من چاره ندارد تو مرا دوست نداری
کاش میشد که از اول به دلم پا نگذاری
جان به جانم شده اما تو مرا دوست نداری