دانلود آهنگ جدید مهرشید حبیبی کبود

متن آهنگ مهرشید حبیبی کبود

ورقه ورقه قرص
در پی طلب مزد
کلمه کلمه بغض
صورتا پر نقاب
قاضی طرف دزد
دلمه دلمه خون
گلوله طرف جون
سفره بدون نون
قاضی وسط شهر
میگه که بکوبشون
آب بابا نون نداشت بده یه گوشه مرد
بابا کی بود گیلک بلوچ و کرد و لر و ترک
بکن تو
نگو تو کفر تف تف
آب گاز برق مفت
دستا توی دستبند
جفت جفت قفل
منمو کاغذم اونی که نداره حال اصن
اونی که نبوده شاد اصن
میگم بمونه جا نزنه
بی نصیب از پیچ و تاب این مسیر
منمو مهر قرمز زیر پاس بی کسیم
منمو طلب نون
فشار و بازداشت
بنویسید تو تاریخ که دست بابا داس داشت
بنویسید که مردمان شهر مُرده بودن
به دست همونا که حقو خورده بودن
کبوده تموم تنم سینم
بیستو چند ساله که توی قرنطینم
منمو سرمو چوبه ی دار
حق داری که منو نفهمی نه
کبوده تموم تنم سینم
بیستو چند ساله که توی قرنطینم
منمو سرمو چوبه ی دار
حق داری که منو نفهمی نه
خستم
فراری از جمع

آ مثل اعدام
ب مثل باروت
پ مثل پوکه
ت مثل تابوت
ث مثل ثروت
ج مثل جون
چ چکش
ح حکم
خ مثل خون
درد زیر لایه های ذات آدماست
ریا نقاب ژرف آدمای روی جانماز
سیاهه مرد با نماز که میده شهر ما تقاص
صدام به درد مبتلاست
به فکر ضبط محتواست
میرسیم به طاظا
شکسته شد سازا
در حسرت واسه ساختن یه رویای آزاد
عین و غین و ف قاف
سقوط بی تیک آف
جوون روی بالش
رویاهاشو میبافت
کاف و گاف و لام میم
همه توقعا پایین
هدفارو کشتیم ماها با الهی آمین
نون و ه و پ ی
شله زیر پیه
که جای شادی کردنامون عوض شد با گریه
کبوده تموم تنم سینم
بیستو چند ساله که توی قرنطینم
منمو سرمو چوبه ی دار
حق داری که منو نفهمی نه
کبوده تموم تنم سینم
بیستو چند ساله که توی قرنطینم
منمو سرمو چوبه ی دار
حق داری که منو نفهمی نه
خستم
فراری از جمع

من خودم شکایتم یه قصه پُر از حکایتم
شعر من عبادتم صادقم هدایتم
پُر شدیم از برد و باخت
حاجی زدو برد و تاخت
خوابیدیم تو پشت بومو آقازاده برجو ساخت
مهم نی که کی سره هرکی وصله میبره
گشنه هارو میدره آدمارو میخره
تهش میره تو فرودگاه
میشینه رو صندلی و میپره
مهم نی که کی بمونه کی نره
تا همینجا کافیه
یه وقتا حقیقت شناوره تو قافیه
وقتی همه میخورنو میکشنو میبرن پ مهم نی کی با کیه
یا کی از کی شاکیه
برنده لابیه
باید اینو پین کنیم تو مغزمونو از این به بعد بشنویم کنار هم
کیش و چین
زخم و خون
دین و زین
مرگ و جون
تیر و مین
درد و نون
آقازاده پشت رول لیموزین
کبوده تموم تنم سینم
بیستو چند ساله که توی قرنطینم
منمو سرمو چوبه ی دار
حق داری که منو نفهمی نه
کبوده تموم تنم سینم
بیستو چند ساله که توی قرنطینم
منمو سرمو چوبه ی دار
حق داری که منو نفهمی نه
خستم
فراری از جمع